امروزه، اندازه گیری تولیدات علمی محققین کاری بسیار با اهمیت به منظور پشتیبانی تصمیمات مرتبط به شمار می رود. برای این منظور معیارهای مختلفی وجود دارند که در این مطلب سعی در معرفی پر کاربردترین این معیارها داریم. با ما همراه باشید.

مقدمه

پذیرش پروژه های تحقیقاتی، انعقاد قرارداد با محققین، اعطای جوایز علمی، واگذاری کمک های بلاعوض و … همگی از جمله تصمیمات مهم در حوزه مدیریت پژوهش هستند که منطقاً بدون وجود معیارهای مناسب ارزیابی، تحقق صحیح آن ها امکان پذیر نخواهد بود. این معیارها امکان کمی سازی همزمان تولیدات دانشمندان و میزان تأثیرگذاری آثارشان را فراهم می آورند. معمولاً مطلوب این است که برای دست یابی به یک دید کلی از تولیدات علمی محققین مورد بررسی، از ترکیب چنین معیارهایی استفاده می شود. برخی از پرکاربردترین معیارهای اندازه گیری آثار علمی محققین در مطالعات پیشین عبارتند از:

  • معیارهای تولیدی: تعداد کل مقالات منتشره؛ تعداد مقالات منتشره در یک دوره زمانی خاص.
  • معیارهای تأثیر (عموماً بر اساس استنادهای دریافتی): تعداد کل استنادها (با یا بدون خود- استنادها (Self-citation): یعنی مقاله های یک مجله به یکدیگر استناد دهند)؛ متوسط استنادها به ازای هر مقاله؛ تعداد و درصد مقالات چشمگیر و تعداد استنادهای آن ها (مقالاتی که بیشتر از یک حد مشخصی استناد دارند).
  • معیارهای متکی بر تأثیر مجله ها: میانه ضریب تأثیر مجله هایی حاوی مقالات؛ نرخ استناد نسبی (استنادهایی که مقاله در مقایسه با میانگین استنادهای مقالات درون مجله) و موقعیت نرمال شده مجله ها (بر اساس موقعیت مجلات در رتبه بندی آن ها بر حسب ضریب تأثیر محاسبه می شود.
مطالب مشابه  مقاله یکپارچه سازی تصمیمات کنترل موجودی در یک مدل طراحی شبکه توزیع استراتژیک با تقاضای تصادفی

در ادامه، به بررسی اجمالی شاخص های ارائه شده در ادبیات می پردازیم. همان طور که اشاره شد، هر یک از این شاخص ها می توانند شامل ترکیبی از معیارهای بالا به منظور اندازه گیری عملکرد یک مجله باشند. شاخص های اصلی عبارتند از ضریب تأثیر و خانواده شاخص h (h-index) که توضیحات کلی درباره هر کدام ارائه خواهد شد. شاخص فوریت (Immediacy index) ، شاخص استنادی نیمه عمر (Cited half-life) و ضریب تأثیر پنجساله اسامی برخی دیگر از شاخص های اندازه گیری عملکرد مجلات را تشکیل می دهند.

دیمکتب، بهترین روش مقاله نویسی، ضریب تاثیرضریب تأثیر

ضریب تأثیر توسط مؤسسه ISI خلق شده و در ابتدا به عنوان یک شاخص داخلی در این مؤسسه به کار رفت. این ضریب چنان ایجاد شده است که چگونگی دریافت استناد برای مقالات یک مجله را در طول زمان اندازه گیری کند. موارد استنادپذیر شامل مقالات و گزارش های تحقیقاتی می باشند. اما سرمقالات یا نامه ها به سردبیر معمولاً استنادپذیر شمرده نمی شوند. از آنجایی که در مطالعات اولیه مشاهده شد که یک  چهارم استنادهای دریافتی سال فعلی به مستندات با عمر ۲-۳ سال است، دو سال به عنوان حد نهایی در محاسبات لحاظ گردید. با در نظر گرفتن بازه زمانی پنج سال در فرمول بالا، ضریب تأثیر پنجساله به دست می آید.

در سال های اخیر، ضریب تأثیر به یک شاخص مهم برای اندازه گیری نفوذ بین المللی مجلات علمی تبدیل شده است. این ضریب موقعیت نسبی یک مجله در حوزه فعالیت آن را تعیین می کند. بعضی از سردبیران اقرار کرده اند که افزایش ضریب تأثیر مجله یکی از اهداف آنان می باشد. برخی از پژوهشگران نیز تأثیر پاداش های مربوط به ضریب تأثیر را در بهره وری علمی مورد بررسی قرار داده اند. به هر حال، با آنکه بیشتر تحقیقات بر این شاخص متمرکز شده است، برخی از محققین به اعتبار و کاربردپذیری آن مشکوک بوده و لذا جایگزین هایی را برای آن پیشنهاد می کنند. به دسته ای از آن ها در ادامه خواهیم پرداخت. بعضی از منتقدین اظهار می کنند که سردبیران می توانند با شگردهایی ضریب تأثیر مجلات را دست کاری کنند. این شگردها می توانند باعث افزایش صورت کسر، کاهش مخرج و یا هر دو شوند. البته برخی از مقالات اخیر مانند با کمک روش های آماری درباره صحت و سقم این دست کاری ها در مقالات مربوط به بازه های زمانی و یا علوم مختلف تحلیل و بررسی انجام داده اند.

به علاوه، با وجود این که ضریب تأثیر رایج ترین شاخص اندازه گیری کارایی به شمار می رود، اما بیشترین برداشت غلط نیز در مورد آن صورت گرفته است. علی رغم سادگی محاسباتی این شاخص (شکل زیر را ببینید)، وابستگی آن به عوامل جامعه شناختی (حوزه موضوعی مجله؛ نوع مقالات مجله؛ میانگین تعداد نویسنده ها بازای هر مقاله) و عوامل آماری (اندازه مجله؛ بازه زمانی اندازه گیری استنادها) دقت بیشتری را در به کارگیری آن طلب می کند.

دیمکتب، بهترین روش مقاله نویسی، ضریب تاثیر

با آن که در سال های اخیر ضریب تأثیر از یک شاخص ناشناخته کتاب سنجی به مهم ترین شاخص کمی مربوط به کیفیت یک مجله، نویسندگان آن مقاله ها و حتی مؤسسه آن ها تبدیل شده است، محدودیت هایی دارد که گاهی نمی توان و گاهی نیز نبایستی از آن استفاده نمود. از این رو، در هنگام بررسی ضریب تأثیر مجلات بایستی به نکات زیر توجه نمود.

  1. تنها ضریب تأثیر مجلاتی که در یک حوزه مطالعاتی قرار دارند، قابل مقایسه هستند.
  2. اجبار نویسندگان به چاپ مقاله با یک حداقل ضریب تأثیر کار عاقلانه ای نیست.
  3. کیفیت یک مجله بیشتر به نظر دانشمندان آن حوزه و نظر فنی آن ها بستگی دارد تا یک عدد ساده.
  4. از آنجایی که شاخص ضریب تأثیر، استنادها به انواع مختلف مقالات را با فرض های متمایز در نظر می گیرد، در هنگام مقایسه انواع مجلات مختلف یا مجلات با ترکیب مختلف مقالات احتیاط بیشتری لازم است.
  5. ضریب تأثیر به عنوان یک میانگین آماری، دارای یک انحراف استاندارد به ازای هر سال است که نشان داده می شود در یک نمونه بزرگ، به اندازه مجله (تعداد مقالات در مجله) بستگی دارد. یعنی در هنگام مقایسه سالیانه ضرایب تأثیر، اندازه مجله حائز اهمیت است.
  6. در تحقیقات کاربردی، با توجه به ممنوعیت انتشار اختراعات یا نوآوری ها تا زمان تکمیل و ثبت آن ها، اصل اندازه گیری واقعیت و اهمیت یک پیشرفت فنی از طریق تعداد استنادها ممکن نیست. حتی می توان گفت که اهمیت یک پیشرفت فنی با تعداد استنادها رابطه معکوس دارد.
مطالب مشابه  مکانیابی تسهیلات رقابتی (Competitive Facility Location): تصاحب بازار (بخش پنجم)

دیمکتب، بهترین روش مقاله نویسی، h-indexخانواده شاخص h

شاخص دیگری که معرف نفوذ یک مجله است را Hirsch در سال ۲۰۰۵ به عنوان سنجه ای برای ارزیابی انفرادی محققین، مقالات منتشره یک مجله در طول یکسال، سازمان ها و یا حتی کشورها معرفی کرد. شاخص h برای یک مجموعه مقاله (محقق) که بر حسب تعداد استنادهای دریافتی به طور نزولی مرتب شده باشد، بزرگترین مقدار h است که در آن h مقاله (محقق)، هر کدام حداقل h استناد دریافت کند. این معیار ممکن است به اشتباه برای کمی سازی ارزش های کیفی انسان ها به منظور ارزیابی های شغلی به کار رود، این اطلاعات می تواند کمک کننده باشد اما نمی تواند جایگزین یک مصاحبه حضوری شود.

با وجود اینکه محاسبه آن ساده بوده و هر دو معیار تعداد و تأثیر انتشارات را در برداشت، اما دارای اشکالات و معایب زیادی نیز بود. به همین دلیل شاخص های دیگری از قبیل شاخص A، AR و … به تدریج معرفی شدند که هر کدام بر جنبه خاصی از شاخص h تمرکز داشتند. در میان این شاخص ها، شاخص g بیشتر از همه مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت. این شاخص توسط Egghe در سال ۲۰۰۶ به منظور تأکید بیشتر بر پراستنادترین مقاله های نویسنده، جنبه ای که در شاخص h کمتر مورد توجه قرار گرفته بود، مطرح شد.

بازدیدها: 268