توابع جذابیت در مسئله مکانیابی تسهیلات رقابتی به منظور تعیین مقدار جذابیت یک تسهیل برای مشتریان می باشد و طبیعتاً این مقدار عامل تعیین کننده در مراجعه یک مشتری به یک تسهیل خاص می باشد. در این مقاله این توابع که نقش کلیدی در مسائل مکانیابی تسهیلات رقابتی دارند مورد بررسی قرار گرفته اند.
فهرست مطالب
تابع جذابیت (Attraction Function) و عوامل تشکیل دهنده آن
تابع جذابیت بیان کننده نیرویی است که باعث می شود یک مشتری جذب تسهیل جدید شود. در تئوری های مکانیابی همیشه فرض بر آن است که فاصله مشتری با تسهیل نقش اساسی در این مورد را بازی می کند. عموما نشان داده می شود که جذابیت با افزایش فاصله کاهش می یابد. برای محاسبه مقدار جذابیت یک تسهیل در حالت هایی که تسهیلات موجود و جدید دارای مشخصه های یکسانی هستند، تنها می تواند بر پایه عامل فاصله تعیین شود. ولی در برخی حالات تسهیلات موجود علاوه بر فاصله از نظر دیگر مشخصه ها نیز می توانند با هم متفاوت باشند. که در این حالت سه وضعیت برای نشان دادن این مقدار و انجام محاسبات آن وجود دارد.
عامل فاصله
همانطور که گفته شد، این معیار زمانی استفاده می شود که تنها عاملی که در بین تسهیلات متفاوت است مقدار فاصله آن ها از مشتری باشد و این تسهیلات در عوامل کیفی کاملا برابر است.
عوامل کیفی تسهیل
گاهی اوقات ممکن است که به تسهیلات به غیر از فاصله در عوامل کیفی هم با یکدیگر متفاوت باشند و این عامل سبب شود که مشتریان به یک تسهیل گرایش بیشتری پیدا کنند.
عوامل هزینه ای
این روش که بیشتر مورد توجه اقتصاد دانان است، عامل ایجاد انگیزه در انتخاب تسهیل را عوامل هزینه ای می داند و معتقد است که تسهیلی که کمترین هزینه را برای تامین نیاز مشتریان داشته باشد ( هزینههای حمل و نقل و تامین نیاز از تسهیل) مشتریان بیشتری را به خود جذب می کند.
ادغام عوامل و محاسبه تابع جذابیت
در مواردی که عوامل کیفی نیز در انتخاب تسهیل درگیر است، برای بررسی و ادغام این عوامل ایجاد جذابیت، مدل هایی به کار برده شود تا تمام این عوامل تبدیل به یک مقدار برای تصمیم گیری شود. برای انجام این کار دو راه استاندارد در ادبیات به کار برده شده است.
توابع جذب جمع شونده (Additive attraction function)
این توابع که بیشتر توسط اقتصاد دانان مورد توجه قرار می گیرد، بر بررسی مقادیر هزینه ها متمرکز است. در این حالت مقدار هزینه برای رسیدن به تسهیل و تامین نیاز مشتریان مورد نظر است. اولین بار Launhardt در سال ۱۸۸۵ اقدام به بکارگیری مدل های جمع شونده در مسائل مکانیابی تسهیلات رقابتی نمود. کاربرد اصلی این مدل ها در بررسی های اقتصادی به چشم می خورد و همانطور که دیده می شود این مبحث مربوط به زمانی است که در آن هنوز مسائل مکانیابی در فضای رقابتی به طور اصولی شکل نگرفته است. دلیل اصلی بکارگیری توابع جمع شونده در این مسائل تعیین منطقه بازار بر تمرکز بر مشتری است (Drezner,2001).
توابع جذب ضرب شونده (Multiplicative attraction functions)
در این توابع علاوه بر فاصله، موارد دیگری مانند ابعاد تسهیل، مقدار محصول ارائه شده، تعداد فروشنده ها، نام تجاری و … دارای اهمیت و وزن بوده و مورد توجه قرار می گیرند. برای تلفیق این مقدار ها و استخراج یک مقدار نهایی، روش های مختلف جبرانی و غیر جبرانی در ادبیات وجود دارد.
جدول زیر نحوه برخورد برخی از مقالات کلیدی حوزه مکانیابی تسهیلات رقابتی بر اساس عوامل تاثیر گذار بر مقدار جذابیت بررسی شده است.
اختلاف توابع هدف جمع شونده و ضرب شونده
اختلاف این دو روش را می توان اینگونه بیان کرد که، در روش های مبتنی بر توابع جذب جمع شونده، نقصان یک خصوصیت می تواند با خصوصیات دیگر پوشیده شود در صورتیکه در روش دیگر، هر شاخص جایگاه خود را دارد و نقص یک خصیصه با خصیصه های دیگر پوشیده نمی شود. این دو روش در جایگاه خود کاربرد فراوانی دارد اما روش اول از نظر تئوری کاربرد بیشتری نسبت به روش دوم دارد. از روش های معمول برای استفاده در روش های ضرب شونده (فزاینده)، می توان به روش های چند معیاره نظیر روش های تحلیلی سلسله مراتبی، ELECTREE و PROMETHEE اشاره نمود. اقتصاددانان معمولا از توابع تولیدی مدل cobb-douglas که تاثیرات سرمایه و نیروی کار را با هم جمع می کند استفاده می نمایند (Drezner,2001).
محاسبه مقدار منفعت
در روش های جمع شونده چنانچه Wj به عنوان شاخص جذابیت (Attractiveness index) تعریف گردد که در ارتباط با تسهیل j ام است و شامل تمام خواص آن باشد، آنگاه مقدار منفعت آن از روش مدل مجموع به صورت فرمول زیر محاسبه می گردد.
محاسبه این منفعت از طریق مدل فزاینده زیر صورت می پذیرد.
مکانیابی و طراحی
رفتار تسهیل جدید معمولا ثابت نیست. و به همین دلیل می تواند در طور زمان به صورت ورودی برای سیستم تصمیم گیری مطرح شود. از این رو، برای محاسبه جذابیت یک تسهیل علاوه بر فاصله، کیفیت تسهیل نیز می تواند مهم باشد. همچنین فاصله شکست (Break-even) نیز می تواند به عنوان یکی از متغیر های کیفی مورد توجه قرار گیرد. فاصله شکست برابر با بیشترین فاصله ایست که یک مشتری انتظار دارد بپیماید تا به یک تسهیل دسترسی داشته باشد. بیشتر بودن جذابیت یک تسهیل، باعث افزایش این فاصله و در نتیجه باعث افزایش سهم بازار و میزان درآمد تسهیل می شود. ولی به ازای آن مقدار هزینه ها را نیز افزایش می دهد. یک جواب خوب می تواند با ایجاد تعادل بین این دو به حد اکثر کردن سود کمک کند. از این رو در فضای رقابتی تنظیم پارامتر های کیفی یک تسهیل برای افزایش مقدار درآمد آن می تواند مهم باشد. یکی از روش هایی که در این مورد دیده می شود و مورد توجه اقتصاد دانان است، مقدار محاسبه قیمت تمام شده محصول تسهیل است که در جذب مشتری آن تاثیر زیادی دارد.
جمع بندی
در این نوشته تابع جذابیت که شاخصه کلیدی در تصمیم گیری های مرتبط با مسئله مکانیابی تسهیلات رقابتی می باشد مورد بررسی قرار گرفت. بخش بعدی به بررسی فضای تصمیم گیری و مدل سازی می پردازد. با ما همراه باشید.
بازدیدها: 219